معنی آسیاب | لغتنامه دهخدا | واژهیاب
WEBلغتنامه دهخدا. آسیاب . (اِ مرکب ) (از: آس + آب ) آس که بقوت آب گردد، و توسعاً، هر نوع دیگر از آن . آب آسیا. آب آس : چرا چون آسیاب گردگردی. بیاکنده به آب وباد و گردی ؟. (ویس و رامین ). بخواهد همی خوردمان ...
